,

تنش شوری و نقش عناصر غذایی در کاهش خسارت تنش شوری

ﺗﻨﺶﺷﻮری

ﺗﻨﺶ ﺷﻮری یکی از ﻋﻮاﻣﻞﻣﺤﺪودکننده ﺑﺮای رﺷﺪ و عملکرد ﺑﺴﯿﺎری ازگیاﻫﺎن در ﺳﺮاﺳﺮ ﺟﻬﺎن اﺳﺖ. ﺷﻮری ﺑﺮ ﻣﺮاﺣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ رﺷﺪ رویشی، زایشی و ﺑﻠﻮغ گیاﻫﺎن اﺛﺮ می گذارد. درﻣﺮﺣﻠﻪ رویشی ﺑﺮ ﺟﻮاﻧﻪزنی، ﺗﻌﺪاد پنجهﻫﺎ، اﻧﺪازه و ﺗﻌﺪاد ﺑﺮگﻫﺎی گیاه و در ﻣﺮﺣﻠﻪ زایشی ﺑﺮ ﻣﯿﺰان ﻣﺎﻧﺪگاری پنجهﻫﺎ وگلچهﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد در ﺳﻨﺒﻠﻪ و در ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﻠﻮغ  ﺑﺮ ﺗﻌﺪاد و اﻧﺪازه داﻧﻪﻫﺎ اﺛﺮمنفی دارد و ﺑﻪ ﻃﻮرکلی ﺑﺎﻋﺚ پیری زودرس گیاه میﺷﻮد. ﺗﻨﺶ ﺷﻮری میﺗﻮاﻧﺪ عملکرد ﺑﺮخی گیاﻫﺎن ﻣﺎﻧﻨﺪ گندم را ﺗﺎ 45 درﺻﺪکاﻫﺶ دﻫﺪ. ﺷﻮری ﺑﻪ دو ﺻﻮرت ﺑﺎﻋﺚ وارد آﻣﺪن ﺧﺴﺎرت ﺑﻪ گیاﻫﺎن میﺷﻮد (شکل 1).

1) پتاﻧﺴﯿﻞاﺳﻤﺰی ﻧﺴﺒﺘﺎ ﺑﺎﻻی ﻣﺤﻠﻮل ﺧﺎک که ﺑﺎﻋﺚکاﻫﺶ ﺟﺬب آب در گیاﻫﺎن میﺷﻮد
2) ﻏﻠﻈﺖ ﺑﺎﻻیﺑﺮخی از ﯾﻮنﻫﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺪﯾﻢ و کلرکه ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﯿﺖ ﯾﻮنﻫﺎ و ﺗﻨﺶﻫﺎیی که در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻏﻠﻈﺖ ﺑﺎﻻی

ﯾﻮنﻫﺎی ﻣﺤﻠﻮل اﯾﺠﺎد میﺷﻮد. ﻣﺎﻧﻨﺪ کمبود ﺳﺎﯾﺮ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻏﺬایی وﺗﻨﺶ اکسیداﺗﯿﻮ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻧﺸﺎن داده اﻧﺪکه اﯾﺠﺎد ﺗﻌﺎدل ﺗﻐﺬﯾﻪای میﺗﻮاﻧﺪ ﺗﺤﻤﻞ ﺑﻪ ﺷﻮری را در ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﺤﺼﻮﻻت کشاورزی ﻣﻬﻢ از ﺟﻤﻠﻪگندم، ﺟﻮ، ﺑﺮﻧﺞ، ذرت، گوﺟﻪﻓﺮنگی وﺳﺎﯾﺮ ﻣﺤﺼﻮﻻت کشاورزی، اﻓﺰاﯾﺶ دﻫﺪ. پژوهشگران ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ که اﺛﺮات ﻣﺨﺮب ﺣﺎﺻﻞ از ﺷﻮری ﺑﺮ رﺷﺪ گیاه را ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ گوﻧﻪ گیاهی، ﺳﻄﺢ ﺷﻮری و ﺷﺮاﯾﻂ محیطی، میﺗﻮان ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻨﺎﺳﺐ ازکود و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ آب، کاﻫﺶ داد.

شکل 1-  ﺧﺴﺎرت ﻧﺎشی از ﺷﻮری از ﻃﺮﯾﻖ ﺟﺬب ﯾﻮنﻫﺎی ویژه ﺗﻮﺳﻂرﯾﺸﻪ (ﺧﺴﺎرت ﺳﻤﯿﺖ)
و اﯾﺠﺎد اﺧﺘﻼف پتاﻧﺴﯿﻞ و ﺟﻠﻮگیری از ﺟﺬب آب (ﺧﺴﺎرت اﺳﻤﺰی)      

نقش ﻋﻨﺎﺻﺮﻏﺬایی پرﻣﺼﺮف در کاهش ﺧﺴﺎرات ﻧﺎشی از ﺗﻨﺶ ﺷﻮری

ﻧﯿﺘﺮوژن

ﺷﻮری ﺧﺎک و آب ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه پاﯾﯿﻦ ﺑﻮدن ﺳﻄﺢ ﻧﯿﺘﺮوژن ﻗﺎﺑﻞ ﺟﺬب گیاه، از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺤﺪود کننده رﺷﺪ اﻏﻠﺐ گیاﻫﺎن میﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺼﺮف ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﺑﯿﺶ از ﻧﯿﺎز ﻧﯿﺘﺮوژن ممکن اﺳﺖ ﺳﺒﺐ ﺷﻮر ﺷﺪن ﺧﺎک ﺷﺪه واﺛﺮ منفیﺷﻮری در عملکرد ﻣﺤﺼﻮل را ﺗﺸﺪﯾﺪ ﻧﻤﺎﯾﺪ. همچنین ممکن اﺳﺖ پتاﻧﺴﯿﻞآﺑﺸﻮیی ﻧﯿﺘﺮات را اﻓﺰاﯾﺶ دﻫﺪ. اﺛﺮ کارﺑﺮد ﻧﯿﺘﺮوژن ﺑﺮ کاﻫﺶ اﺛﺮات ﻣﺨﺮب ﺷﻮری ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪگوﻧﻪ گیاه، ﺳﻄﺢ ﺷﻮری و ﺷﺮاﯾﻂ محیطی ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ. گزارشﻫﺎ ﺣﺎکی از آن اﺳﺖکه کارﺑﺮد ﻧﯿﺘﺮوژن در ﺳﻄﻮح پاﯾﯿﻦ ﺷﻮری، اﺛﺮات منفی ﻧﺎشی از ﺷﻮری را ﺑﺮ رﺷﺪ و عملکرد ﺑﺴﯿﺎری از گیاﻫﺎن از ﺟﻤﻠﻪ گوﺟﻪﻓﺮنگی کاﻫﺶ می دﻫﺪ.  ﻣﺼﺮف ﺳﻄﻮح ﺑﺎﻻی ﻧﯿﺘﺮوژن در گیاﻫﺎن رﺷﺪ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری ﺑﺎﻻ، اﺛﺮ منفی ﺷﻮری ﺑﺮ کاﻫﺶ عملکرد ﺑﺮخی از گیاﻫﺎن ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻓﻠﻔﻞ را اﻓﺰاﯾﺶ می دﻫﺪ.

ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺑﺮهمکنش ﺷﻮری و ﻧﯿﺘﺮوژن، ﺑﯿﺶﺗﺮ در ﺧﺎکﻫﺎی دچار کمبود ﻧﯿﺘﺮوژن ﺻﻮرت گرﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ زﻣﺎنی که درﺟﻪ ﺷﻮری ﺧﺎک ﺷﺪﯾﺪ ﻧﺒﻮده اﺳﺖ، ﺑﺎ کارﺑﺮد ﻧﯿﺘﺮوژن رﺷﺪ و عملکرد اﻏﻠﺐگیاﻫﺎن از ﺟﻤﻠﻪ ﻟﻮﺑﯿﺎ چشم بلبلی، گوﺟﻪﻓﺮنگی، ﺷﺒﺪر، ارزن، گندم و اﺳﻔﻨﺎج ﺑﻬﺒﻮد ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری، ﻣﯿﺰان ﺟﺬب کل ﻧﯿﺘﺮوژن ﺗﻮﺳﻂ گیاه کاﻫﺶ میﯾﺎﺑﺪ اﻣﺎ وقتی ﻧﯿﺘﺮوژن ﺧﺎک در ﺳﻄﺢ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﻗﺮار دارد، ﺟﺬب ﻧﯿﺘﺮوژن در اﻧﺪام ﻫﻮایی اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎ ﺑﺪون ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺑﺎقی میﻣﺎﻧﺪ. ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری، ﻏﻠﻈﺖ ﻧﯿﺘﺮات درﺑﺮگ اکثر گیاﻫﺎن (ﺑﺪون ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺑﺮ ﻣﻘﺪارکل ﻧﯿﺘﺮوژن) کاﻫﺶ میﯾﺎﺑﺪ.

در اﯾﻦ ﺷﺮاﯾﻂ کارﺑﺮد ﻧﯿﺘﺮات، ﺑﻪ ﺳﺒﺐ اﺛﺮ آﻧﺘﺎگونیسمی ﻧﯿﺘﺮات و کلر، ﺳﺒﺐ کاﻫﺶ ﺟﺬب و ﺗﺠﻤﻊکلر درگیاه میﺷﻮد. اﯾﻦ ﻧﻮع ﺑﺮهمکنش ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻏﻠﻈﺖ کلر بلکه ﻏﻠﻈﺖ ﺳﺎﯾﺮ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻏﺬایی را ﻧﯿﺰ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻗﺮار می دﻫﺪ. ﺑﺮای ﻧﻤﻮﻧﻪ، اﻓﺰاﯾﺶ ﻧﺴﺒﺖ آﻣﻮﻧﯿﻮم ﺑﻪ ﻧﯿﺘﺮات ممکن اﺳﺖ ﺗﺠﻤﻊ کلر و ﺳﺪﯾﻢ در اﻧﺪام ﻫﻮایی گیاه را ﺑﯿﺶﺗﺮ و ﺗﺠﻤﻊ کلسیم و پتاﺳﯿﻢ را کمﺗﺮ اﻓﺰاﯾﺶ دﻫﺪ. شکل ﻧﯿﺘﺮوژن ﻋﺮﺿﻪ ﺷﺪه ﺑﻪ گیاه ﻧﯿﺰ در ﻣﯿﺰان ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ آن ﺑﻪ ﺷﻮری ﺗﺄﺛﯿﺮ دارد. ﺑﺮای ﻧﻤﻮﻧﻪ در گندم و ذرت ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﻧﺴﺒﺖ آﻣﻮﻧﯿﻮم ﺑﻪ ﻧﯿﺘﺮات ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ آن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﻮری ﺑﯿﺶﺗﺮ می ﺷﻮد. ﺑﻪﻃﻮر کلی، از آﻧﺠﺎ که ﺑﯿﻦ ﯾﻮنﻫﺎی ﺳﺪﯾﻢ و آﻣﻮﻧﯿﻮم و ﯾﺎ ﺑﯿﻦ ﯾﻮنﻫﺎی کلر وﻧﯿﺘﺮات یک ﺑﺮهمکنش وﺟﻮد دارد، ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ زﻣﺎنی که در ﺧﺎکﻫﺎی ﺷﻮر از کود ﻧﯿﺘﺮوژﻧﻪ اﺳﺘﻔﺎده میﺷﻮد، ﻧﺴﺒﺖ آﻣﻮﻧﯿﻮم ﺑﻪ ﻧﯿﺘﺮات ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار گیرد.

دریک ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﺎ ﺑﺮرسی ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻧﯿﺘﺮوژن و ﺷﻮری ﻧﺎشی از کلرﯾﺪﺳﺪﯾﻢ ﺑﺮ گیاه اﺳﻔﻨﺎج گزارش ﺷﺪ که اﺛﺮ ﺑﺮهمکنش ﺷﻮری و ﻧﯿﺘﺮوژن ﺑﺮ رﺷﺪ اﺳﻔﻨﺎج ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮجهی ﻧﺪارد ولی ﺑﺮ ﻏﻠﻈﺖ ﺑﺮخی از ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﻮﺛﺮ در کنترل ﺗﻨﺶ ﺷﻮری در اﻧﺪام ﻫﻮایی گیاه معنی دار اﺳﺖ. همچنین ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪکه در ﺳﻄﻮح ﺑﺎﻻی ﺷﻮری، ﺟﺬب کل ﻧﯿﺘﺮوژن ﻧﯿﺰ اﻓﺰاﯾﺶ میﯾﺎﺑﺪ. از ﻃﺮفی، ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺷﺪه اﺳﺖ. که در ﺳﻄﻮح پاﯾﯿﻦ ﺷﻮری (1دسی زﯾﻤﻨﺲ ﺑﺮﻣﺘﺮ)، اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻄﺢ ﻧﯿﺘﺮوژن ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮد رﺷﺪ و عملکرد گوﺟﻪ ﻓﺮنگی میﺷﻮد ولی در ﺳﻄﻮح ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺷﻮری ( 5 و 9 دسی زﯾﻤﻨﺲ ﺑﺮ ﻣﺘﺮ) اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻄﺢ ﻧﯿﺘﺮوژن ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﺸﺪﯾﺪ اﺛﺮ منفی ﺷﻮری ﺑﺮ رﺷﺪ اﯾﻦ گیاه میﺷﻮد که دﻟﯿﻞ آن ﻧﯿﺰ ﺣﻀﻮر ﻏﻠﻈﺖ ﺑﺎﻻی نمکﻫﺎی ﻣﺤﻠﻮل ﺑﻮده اﺳﺖ.

در آزﻣﺎیشی اﺛﺮ ﺗﻐﺬﯾﻪ ﻧﯿﺘﺮوژن ﺑﺮ ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ گیاه ﻧﺨﻮد ﺑﻪ ﺷﻮری ﺑﺮرسی شد. چهار ﺳﻄﺢ ﺷﻮری( ﺻﻔﺮ (ﺷﺎﻫﺪ)، 5/2، 5 و5/7  دسی زﯾﻤﻨﺲ ﺑﺮ ﻣﺘﺮ) و ﺳﻪ ﻣﻨﺒﻊ ﻧﯿﺘﺮوژن ﺷﺎﻣﻞ ﻧﯿﺘﺮات، آﻣﻮﻧﯿﻮم و ﻧﯿﺘﺮات آﻣﻮﻧﯿﻮم را ﺑﻪ کار ﺑﺮدﻧﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد که ﺑﺎ ﺻﺮف ﻧﻈﺮ از  ﻧﻮع ﻣﻨﺒﻊ ﻧﯿﺘﺮوژن، ﺷﻮری ﺑﻪ ﻃﻮر معنی داری رﺷﺪگیاه، ﻃﻮل رﯾﺸﻪ، کارایی ﻣﺼﺮف آب وعملکرد داﻧﻪ را در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﺷﺎﻫﺪ کاﻫﺶ داد. ﻣﺼﺮف ﻧﯿﺘﺮوژن از ﻣﻨﺒﻊ ﻧﯿﺘﺮات آﻣﻮﻧﯿﻮم ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮد پاراﻣﺘﺮﻫﺎی رﺷﺪ و عملکرد در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ دو ﻣﻨﺒﻊ دیگر ﺷﺪ.

در ﺳﻄﻮح ﺷﻮری ﺑﺎﻻﺗﺮ کارﺑﺮد ﻧﯿﺘﺮوژن ﺗﺮکیبی (ﻧﯿﺘﺮات آﻣﻮﻧﯿﻮم) ﺳﺒﺐ ﺷﺪ که رﺷﺪ گیاه، کارایی ﻣﺼﺮف آب و عملکرد داﻧﻪ کمﺗﺮ کاﻫﺶ ﯾﺎﺑﺪ. اﯾﻦ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن می دﻫﺪ که اﺳﺘﻔﺎده ﺗﺮکیبی از ﻓﺮمﻫﺎی ﻧﯿﺘﺮوژن در ﺷﺮاﯾﻂ ﺷﻮر میﺗﻮاﻧﺪکاﻫﺶ رﺷﺪگیاه را ﺑﻪ ﺣﺪاﻗﻞ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ و اﺣﺘﻤﺎﻻ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ کنترل ﺑﻬﺘﺮ ﺗﺠﻤﻌﺎت اﺿﺎفی ﺳﺪﯾﻢ، کلسیم، پتاﺳﯿﻢ، ﺳﻮﻟﻔﻮر و کلر در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ کارﺑﺮد ﻧﯿﺘﺮات وآﻣﻮﻧﯿﻮم ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎیی میﺑﺎﺷﺪ. از ﻃﺮفی ﻧﯿﺰ ﺷﻮری ﺗﺎ ﺣﺪ زﯾﺎدی ﺟﻮاﻧﻪزنی ﺑﺬر را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻗﺮار می دﻫﺪ و ﺑﺎﻋﺚ کاﻫﺶ ﻣﯿﺰان ﺟﻮاﻧﻪ زنی وﺗﺄﺧﯿﺮ در آﻏﺎز رﺷﺪگیاهچهﻫﺎ میﺷﻮد. ﺟﻮاﻧﻪزنی یک ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﺤﺮانی ﺑﺮای اﺳﺘﻘﺮار ﺑﻮﺗﻪﻫﺎ اﺳﺖ و در ﻃﻮل اﯾﻦ ﻣﺪت ﺗﺤﻤﻞ ﺑﻪ ﺷﻮری میﺗﻮاﻧﺪ رﺷﺪ گیاه را ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺒﺨﺸﺪ.

ﻓﺴﻔﺮ

اﺛﺮ ﻓﺴﻔﺮ در کنترل آﺛﺎر منفی ﻧﺎشی از ﺗﻨﺶ ﺷﻮری ﺑﯿﻦگوﻧﻪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ گیاهی و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮاﯾﻂ کشت وکار ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ. درﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ اﺛﺮ ﺷﻮری ﺑﺮ ﺟﺬب ﻧﯿﺘﺮات، ﺑﻌﯿﺪ اﺳﺖکه ﯾﻮنﻫﺎی  Cl  وH2PO4  از  ﻧﻈﺮ ﺟﺬب ﺑﺎ ﻫﻢ در رﻗﺎﺑﺖ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺑﺎ اﯾﻦ وﺟﻮد، گزارش شده است کهﯾﻮنﻫﺎیCl و SO2 ، ﺟﺬب ﻓﺴﻔﺮ در ﺟﻮ و آﻓﺘﺎبگردان را کاﻫﺶ می دﻫﺪ.

درﺧﺎکﻫﺎی ﺷﻮر، ﺑﻪ دﻟﯿﻞ اﺛﺮات ﻗﺪرت ﯾﻮنی که ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻓﺴﻔﺮ را کاﻫﺶ می دﻫﺪ و نیز ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻏﻠﻈﺖ کم ﻓﺴﻔﺮ در ﻣﺤﻠﻮل ﺧﺎک که ﺷﺪیدا ﺗﻮﺳﻂ ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎی ﺟﺬب و ﺣﻼﻟﯿﺖ پاﯾﯿﻦ کانیهایCa-P  کنترل میﺷﻮد، ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ دﺳﺘﺮسی ﻓﺴﻔﺮ میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺴﯿﺎر پاﯾﯿﻦ ﺑﺎﺷﺪ. از اﯾﻦ رو، اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﻗﺎﺑﻞ اﺳﺘﻨﺒﺎط اﺳﺖ که ﻏﻠﻈﺖ ﻓﺴﻔﺮ در ﻣﺰارع ﺗﺤﺖ کشت ﻣﺤﺼﻮﻻت زراعی در ﻧﺘﯿﺠﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﺷﻮری کاﻫﺶ ﯾﺎﺑﺪ. در ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻮارد، ﻏﻠﻈﺖ ﻓﺴﻔﺮ در ﺑﺎﻓﺖ گیاﻫﺎن کشت ﺷﺪه در ﺷﺮاﯾﻂ ﺷﻮر ﺑﯿﻦ20ﺗﺎ 50 درﺻﺪکاﻫﺶ میﯾﺎﺑﺪ. تحقیقی در زمینه ی کارﺑﺮد ﻓﺴﻔﺮ در ﻣﺮاﺣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ رﺷﺪ گندم ﺗﺤﺖ ﺷﺮاﯾﻂ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری، ﻧﺸﺎن داد که اﻓﺰاﯾﺶ ﻓﺴﻔﺮ در ﻣﺤﻠﻮل ﻏﺬایی ﻣﻮﺟﺐ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﺎده خشک گندم ﺷﺪ. ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻓﺴﻔﺮ (کود زیستی ﻓﺴﻔﺎﺗﻪ) در ﻃﻮل دوره رﺷﺪ گیاه ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺼﺮف اﺑﺘﺪای ﻓﺼﻞ کشت درگیاه چمن درﺷﺮاﯾﻂ ﺷﻮر ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﯾﺶ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ آﻧﺰﯾﻢﻫﺎی آنتی اکسیدان، اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯿﺰان کلروﻓﯿﻞ و اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﺎده خشک می گردد.

در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻫﯿﺪروپونیک اﻧﺠﺎم ﺷﺪه در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺑﺮهمکنش ﺑﯿﻦ ﺷﻮری و ﻓﺴﻔﺮ ﺑﺮگیاﻫﺎن، ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺷﺪه اﺳﺖکه ﺷﻮری ﻏﻠﻈﺖ ﻓﺴﻔﺮ را در ﺑﺎﻓﺖ گیاﻫﺎن اﻓﺰاﯾﺶ می دﻫﺪ. همچنین ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺷﺪه اﺳﺖ که ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری، ﺗﺠﻤﻊ ﻓﺴﻔﺮ در ﺑﺮگ ممکن اﺳﺖ همبستگی چندانی ﺑﺎ عملکرد ﺑﺮخی از گیاﻫﺎن ﻣﺎﻧﻨﺪ گندم ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ازآﻧﺠﺎکه ﻗﺪرت ﯾﻮنی وﺣﻼﻟﯿﺖ پایین کانی های Ca-P  ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ دﺳﺘﺮسی ﻓﺴﻔﺮ در ﺷﺮاﯾﻂ ﺷﻮر را کاﻫﺶ می دﻫﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ در ﺧﺎکﻫﺎی ﺷﻮر، اﺳﺘﻔﺎده مکرر از ﻓﺴﻔﺮ ﺑﺮای رﻓﻊ ﻧﯿﺎز گیاه و ﺑﻬﺒﻮد عملکرد ﻣﺤﺼﻮل ﻣﻮر دﻧﯿﺎز اﺳﺖ.

در ﻣﻄﺎﻟﻌﻪای ﻣﺼﺮف ﻓﺴﻔﺮ در ﺧﺎکﻫﺎی ﺷﻮر، عملکرد 34 گیاه از37 گیاه ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ را اﻓﺰاﯾﺶداد. ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺑﺎ ﻧﯿﺘﺮوژن، ﻓﺴﻔﺮ ﻧﯿﺰ ﺻﺮﻓﺎ ﺳﺒﺐ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﻘﺎوﻣﺖ گیاﻫﺎن ﺑﻪ ﺷﻮری نمیﺷﻮد بلکه ممکن اﺳﺖ اﺛﺮ آن در ﺑﻬﺒﻮد رﺷﺪ و عملکرد گیاﻫﺎن، ﺑﻪ اﯾﻦ دﻟﯿﻞ ﺑﺎﺷﺪ که ﺷﻮری ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ کاﻫﺶ ﺟﺬب ﻓﺴﻔﺮ میﺷﻮد و ﻣﺼﺮف ﻓﺴﻔﺮ در اﯾﻦ ﺷﺮاﯾﻂ، ﻧﯿﺎز ﺗﻐﺬﯾﻪای گیاه را ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﺮخی ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻧﯿﺰ ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ که، ﺷﻮری میﺗﻮاﻧﺪ ﺟﺬب ﻓﺴﻔﺮ را اﻓﺰاﯾﺶ داده و ﯾﺎ هیچ ﺗﺄﺛﯿﺮی ﺑﺮ ﺟﺬب ﻓﺴﻔﺮ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ .ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، اﯾﻦ ﺟﻨﺒﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻃﺮاحی آزﻣﺎﯾﺶﻫﺎی دﻗﯿﻖ ﻣﻮرد ﺑﺮرسی ﻗﺮارگیرد. ﺑﺮخی از دﻻﯾﻞ ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژیکی و ﺑﯿﻮﺷﯿﻤﯿﺎیی ﻧﯿﺰ ﺑﺮای کاﻫﺶ ﺟﺬب ﻓﺴﻔﺮ در ﺧﺎکﻫﺎی ﺷﻮر اراﺋﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ.                   

اﺛﺮ ﺷﻮری در کاﻫﺶ ﺟﺬب ﻓﺴﻔﺮ، ﺑﺎ کاﻫﺶ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ کوآﻧﺰﯾﻢ آدﻧﻮزﯾﻦﺗﺮیﻓﺴﻔﺎت (ATP)  ﻣﺮﺗﺒﻂ اﺳﺖ. اﯾﻦ آﻧﺰﯾﻢ اﻧﺮژی ﻻزم ﺑﺮای ﺟﺬب ﻓﺴﻔﺮ را ﻓﺮاهم میﻧﻤﺎﯾﺪ. در ﻟﻮﺑﯿﺎی ﻗﺮﻣﺰ، اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻄﺢ ﺷﻮری در ﻣﺤﯿﻂ رﺷﺪ رﯾﺸﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ کاﻫﺶ ﻣﯿﺰان ﺟﺬب ﻓﺴﻔﺮ، آدﻧﻮزﯾﻦﺗﺮیﻓﺴﻔﺎت و اﻧﺮژی ﻗﺎﺑﻞ دﺳﺘﺮس ﺑﺮای ﺑﺮگﻫﺎی ﺟﻮان میﺷﻮد. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﻦ، گیاﻫﺎن تحت ﺗﻨﺶ ﺷﻮری، ﻣﺎﻧﻨﺪ گیاﻫﺎن دچار کمبود ﻓﺴﻔﺮ، اﻏﻠﺐ ﺑﺎ ﺑﺮگﻫﺎی کوچک وﺳﺒﺰ ﺗﯿﺮه، کاﻫﺶ ﻧﺴﺒﺖ ﺳﺎﻗﻪ ﺑﻪ رﯾﺸﻪ، کاﻫﺶ پنجه زنی در ﻏﻼت، ﺗﺄﺧﯿﺮ درگلدهی وکاﻫﺶ اﻧﺪازه داﻧﻪ در ﻏﻼت وﺣﺒﻮﺑﺎت ﻫﻤﺮاه ﻫﺴﺘﻨﺪ.

ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، در یک ﺟﻤﻊ ﺑﻨﺪی کلی، اﺛﺮ ﻣﺼﺮف ﺑﺮخی از ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻏﺬایی در ﺑﻬﺒﻮد رﺷﺪ و عملکرد گیاﻫﺎن رﺷﺪ کرده ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری، ﺻﺮﻓﺎ ﻣﺤﺪود ﺑﻪ ﻧﻘﺶ ﺧﺎص آنﻫﺎ در ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎی ﺑﯿﻮﺷﯿﻤﯿﺎیی و ﻓﯿﺰوﻟﻮژیکی گیاه که ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﻘﺎوﻣﺖ آنﻫﺎ ﺑﻪ ﺷﻮری میﺷﻮد، ﻧﺒﻮده و ﻧﻘﺶ ﻋﻤﻮمی و ﻣﺸﺨﺺﺷﺪه ی آن عنصر در ﻣﺘﺎﺑﻮﻟﯿﺴﻢ گیاه ﻣﻮﺛﺮ اﺳﺖ، زﯾﺮا که ﺷﻮری ﻣﺎﻧﻊ از ﺟﺬب ﻧﺮﻣﺎل اﻏﻠﺐ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻏﺬایی میﺷﻮد.

پتاﺳﯿﻢ

ﺗﺄﻣﯿﻦ ﺳﻄﻮح ﺑﻬﯿﻨﻪ پتاﺳﯿﻢ و همچنین کلسیم ﺑﺮای ﺣﻔﻆ یکپارچگی و عملکرد ﻏﺸﺎی ﺳﻠﻮلی گیاﻫﺎن ﺿﺮوری اﺳﺖ. در گیاﻫﺎن نمک گرﯾﺰ، که ﺑﺴﯿﺎری از گوﻧﻪﻫﺎی زراعی را ﺷﺎﻣﻞ میﺷﻮﻧﺪ، اﺳﺘﺮاﺗژی دﻓﻊ، اﺳﺘﺮاﺗژی ﻏﺎﻟﺐ ﺑﺮای ﻣﻘﺎوﻣﺖ گیاه ﺑﻪ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری اﺳﺖ. گیاﻫﺎن نمک گرﯾﺰ ﻫﻢ ﺟﺬب ﯾﻮنﻫﺎی سمی از ﻃﺮﯾﻖ رﯾﺸﻪ و ﻫﻢ ﺣﺮکت آنﻫﺎ ﺑﻪ اﻧﺪام ﻫﻮایی را ﻣﺤﺪود میﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎﻻی  K+  ﺑﻪNa+  ﺑﺎ ﺟﺬب اﻧﺘﺨﺎبی پتاﺳﯿﻢ ﺑﻪ ﺟﺎی ﺳﺪﯾﻢ و ﻫﻢ از ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺎرگزاری ﺗﺮجیحی پتاﺳﯿﻢ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ آوﻧﺪ چوبی ﺣﻔﻆ میﺷﻮد. ﯾﻮنﻫﺎی سمی ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺪﯾﻢ میﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ دور از ﺳﯿﺘﻮپلاﺳﻢ ﺑﻪ داﺧﻞ واکوﺋﻞ ﺳﻠﻮل ﻣﻨﺘﻘﻞ ﺷﻮﻧﺪ. ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﺑﻬﯿﻨﻪ پتاﺳﯿﻢ در ﺧﺎکﻫﺎی ﺷﻮر از اﯾﻦ ﺟﻬﺖ ﻣﻬﻢ اﺳﺖکه یکی از ﻋﻮاﻣﻞ اصلی در اﯾﺠﺎد پتاﻧﺴﯿﻞ اﺳﻤﺰی پاﯾﯿﻦ (ﻓﺸﺎراﺳﻤﺰیﺑﺎﻻ) در اﺳﺘﻮاﻧﻪ آوﻧﺪی رﯾﺸﻪ پتاﺳﯿﻢ اﺳﺖ، که ﺧﻮد یک پیش ﻧﯿﺎز ﺑﺮای ﻓﺸﺎر ﺗﻮرمی ﺟﻬﺖ اﻧﺘﻘﺎل اﻣﻼح در آوﻧﺪ چوبی و ﺗﻌﺎدل آبی درگیاﻫﺎن میﺑﺎ

در ﺷﺮاﯾﻂ ﺷﻮر-ﺳﺪیمی ﯾﺎ ﺳﺪیمی، ﺳﻄﻮح ﺑﺎﻻیی از ﺳﺪﯾﻢ ﺧﺎرجی ﻧﻪﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﺟﺬب پتاﺳﯿﻢ ﺗﺪاﺧﻞ اﯾﺠﺎد میﻧﻤﺎﯾﺪ بلکه ممکن اﺳﺖ یکپارچگی ﻏﺸﺎیی ﺳﻠﻮلﻫﺎی رﯾﺸﻪ را ﻣﺨﺘﻞ ﻧﻤﻮده و اﻧﺘﺨﺎب پذﯾﺮی آنﻫﺎ را ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻗﺮاردﻫﺪ.

درگیاﻫﺎن، کاﻫﺶ ﺟﺬبK+  ﺗﻮﺳﻂNa+ ، یک ﻓﺮاﯾﻨﺪ رﻗﺎبتی اﺳﺖ و ﺑﺎ ﺻﺮف ﻧﻈﺮ از اینکه نمکﻫﺎی ﺳﺪﯾﻢ، کلر ﯾﺎ ﺳﻮﻟﻔﺎت ﻣﺤﻠﻮل ﻏﺎﻟﺐ اﺳﺖ ﯾﺎ ﺧﯿﺮ، رخ می دﻫﺪ. ﺣﻀﻮر ﻣﻘﺎدیر کافی کلسیم در ﺑﺴﺘﺮ رﺷﺪ گیاﻫﺎن، از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺴﺒﺖ ﺟﺬب ﺑﻪ دﻓﻊ پتاﺳﯿﻢ، ﻧﺴﺒﺖK+/Na+ را ﺑﻪ ﺻﻮرت اﻧﺘﺨﺎبی ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻗﺮار می دﻫﺪ. ﻋﺮﺿﻪCa2که یکی از ﻋﻮاﻣﻞ یکپارچگی ﻏﺸﺎیی اﺳﺖ، ﻫﻤﻮاره ﺑﻪ کاﻫﺶ ﺗﺮاوش پتاﺳﯿﻢ از ﺳﻠﻮلﻫﺎی رﯾﺸﻪ و ﺑﻬﺒﻮد وﺿﻌﯿﺖ پتاﺳﯿﻢ رﯾﺸﻪ ﻣﻨﺠﺮ میﺷﻮد. همچنین ﻏﻠﻈﺖ پتاﺳﯿﻢ، در گیاﻫﺎن دچار ﺗﻨﺶ ﺷﻮری ﺑﻪ ﻣﻨﺒﻊ  ﻧﯿﺘﺮوژن ﻧﯿﺰ بستگی دارد. اگر ﻣﻨﺒﻊ ﻧﯿﺘﺮوژن ﺑﻪ ﺻﻮرت NO3–  ﺑﺎﺷﺪ، ممکن اﺳﺖ ﺟﺬب پتاﺳﯿﻢ اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎﺑﺪ و اگر ﻣﻨﺒﻊ ﻧﯿﺘﺮوژن ﺑﻪ ﺻﻮرت NH4ﺑﺎﺷﺪ، ممکن اﺳﺖ ﺟﺬب پتاﺳﯿﻢ را کاﻫﺶ دﻫﺪ. اﯾﻦ اﻣﺮ ممکن اﺳﺖ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﺮهمکنش منفی ﺑﯿﻦ پتاﺳﯿﻢ و آﻣﻮﻧﯿﻮم اﯾﺠﺎد ﺷﻮد.

ﺣﻀﻮر ﺳﻄﻮح ﺑﺎﻻی ﺳﺪﯾﻢ میﺗﻮاﻧﺪ کلسیم را از ﻏﺸﺎء رﯾﺸﻪ ﺟﺎﺑﻪﺟﺎ ﻧﻤﻮده و ﺳﺒﺐ ﺗﻐﯿﯿﺮ در یکپارچگی ﻏﺸﺎء ﺷﻮد که درﻧﺘﯿﺠﻪ آن اﻧﺘﺨﺎب پذﯾﺮی پتاﺳﯿﻢ را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻗﺮار دﻫﺪ. در ﺑﺮخی از گیاﻫﺎن ﻣﺎﻧﻨﺪ ذرت ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ آﻧﺰﯾﻢﻫﺎ از ﺟﻤﻠﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ آﻧﺰﯾﻢﻫﺎی ﻧﯿﺘﺮات ردوکتاز و ﻧﯿﺘﺮﯾﺖ ردوکتاز ﺑﻪ ﺷﺪت ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری کاﻫﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ و ﺑﺎ کارﺑﺮد پتاﺳﯿﻢ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ آنﻫﺎ ﺑﻬﺒﻮد میﯾﺎﺑﺪ. ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری، ﻣﺤﻠﻮل پاشی ﺳﻮرگوم ﺑﺎ ﻣﺤﻠﻮلﻫﺎی پتاﺳﯿﻢ و ﻓﺴﻔﺮ، ﺑﺮخی اﺛﺮات منفی ﻧﺎشی از ﺷﻮری را کاﻫﺶ داده و ﻏﻠﻈﺖ اﯾﻦ ﻋﻨﺎﺻﺮ در ﺑﺮگ و داﻧﻪ را اﻓﺰاﯾﺶ می دﻫﺪ. همچنین، در تحقیقی ﻣﺼﺮف ﺳﻮﻟﻔﺎت پتاﺳﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﯿﺰان  200 کیلوگرم در هکتار ﺑﻪ ﻋﻠﺖ اﻓﺰاﯾﺶ ﻧﺴﺒﺖ پتاﺳﯿﻢ ﺑﻪ ﺳﺪﯾﻢ ازیک ﺳﻮ و کاﻫﺶ ﻧﺴﺒﺖ کلر ﺑﻪ ﺳﻮﻟﻔﺎت در ﻣﺤﯿﻂ رﯾﺸﻪ از ﺳﻮی دیگر، ﺳﺒﺐ اﻓﺰاﯾﺶ عملکرد گندم در ﺷﺮاﯾﻂ ﺷﻮر ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻗﻢ ﺑﺎ ﺷﻮری آب آﺑﯿﺎری ﻣﻌﺎد ل 2/11 دسی زﯾﻤﻨﺲ ﺑﺮ ﻣﺘﺮ گردﯾﺪه اﺳﺖ.

کلسیم   

ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﺻﻞ از ﺑﺮرسی اﺛﺮ ﺑﺮهمکنش ﺳﺪﯾﻢ وکلسیم ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ که ﺳﺪﯾﻢ ﺑﻪ آﺳﺎنی در ﺳﺎﯾﺖﻫﺎی ﺗﺒﺎدلی ﺟﺎیگزﯾﻦ کلسیم ﺷﺪه و ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ دﺳﺘﺮسی کلسیم در ﺧﺎکﻫﺎی ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری ﺑﻪ ﻣﻘﺪار زﯾﺎدی کاﻫﺶ میﯾﺎﺑﺪ. کاﻫﺶ ﺟﺬب کلسیم ﺗﺤﺖ ﺷﺮاﯾﻂ ﺷﻮر ممکن اﺳﺖ ﺑﻪ دﻟﯿﻞ رﺳﻮب و اﻓﺰاﯾﺶ ﻗﺪرت ﯾﻮنی ﺑﺎﺷﺪ که ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ آن را کاﻫﺶ می دﻫﺪ. ﺑﻪﻃﻮرکلی، کمبود کلسیم میﺗﻮاﻧﺪ اﻧﺘﺨﺎب پذﯾﺮی و یکپارچگی ﻏﺸﺎی ﺳﻠﻮلی را ﻣﺨﺘﻞ و اﺟﺎزه دﻫﺪ که ﺳﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻏﯿﺮ ﻓﻌﺎل در ﺑﺎﻓﺖﻫﺎی گیاهی ﺗﺠﻤﻊ ﯾﺎﺑﺪ. ﻧﺴﺒﺖکم کلسیم ﺑﻪ ﺳﺪﯾﻢ در ﺧﺎکﻫﺎی ﺷﻮر ﻧﻘﺶ مهمی در ﺑﺎزدارنگی رﺷﺪ گیاه اﯾﻔﺎ می کند و همچنین ﺳﺒﺐ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮجهی در ﻣﻮرﻓﻮﻟﻮژی و آﻧﺎﺗﻮمی گیاه میﺷﻮد.

اﻓﺰودن کلسیم در ﻣﺤﯿﻂ رﺷﺪ ﺟﻮ، ﻣﯿﺰان رﺷﺪ نسبی آن در ﺷﺮاﯾﻂ ﺧﺎک ﺷﻮر اﻓﺰاﯾﺶ می دﻫﺪ. اﺛﺮ کلسیم درکاﻫﺶ اﺛﺮات ﻣﺨﺮب ﻧﺎشی از ﺗﻨﺶ ﺷﻮری ﺑﺮ ﺟﻮاﻧﻪزنی ﺑﺬرﻫﺎ و رﺷﺪ رویشی ﻟﻮﺑﯿﺎ ﻧﯿﺰ گزارش ﺷﺪه اﺳﺖ. درﺳﻮی ﻣﻘﺎﺑﻞ، ﻧﺴﺒﺖﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ کلسیم ﺑﻪ ﺳﺪﯾﻢ اﺛﺮ معنی داری ﺑﺮ ﺟﺬب ﺳﺪﯾﻢ در ﺑﺮﻧﺞ ﻧﺪاﺷﺘﻪ اﺳﺖ.

ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری، ﺗﻮزﯾﻊ کلسیم در اﻧﺪام ﻫﻮایی گیاﻫﺎن ﺣﺴﺎس ﺑﻪ ﺷﻮری ﺗﺎ ﺣﺪ زﯾﺎدی کاﻫﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ و ﻧﺸﺎن از ﺗﻮاﻧﺎیی گیاﻫﺎن در ﺣﻔﻆ کلسیم ﺑﺮای ﻣﻘﺎوﻣﺖ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺷﻮری اﺳﺖ. نگهداری کلسیم و دﻓﻊ ﺳﺪﯾﻢ در ﺑﺮخی گیاﻫﺎن، ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ژنتیکی آنﻫﺎ ﺑﻪ ﺷﻮری اﺳﺖ. ﺗﺤﺖ ﺷﺮاﯾﻂ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری، کلسیم درون ﺳﻠﻮلی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان یک ﺗﻨﻈﯿﻢکننده اﺳﻤﺰی اﯾﻔﺎی ﻧﻘﺶ میﻧﻤﺎﯾﺪ. کلسیم در ﺗﻨﻈﯿﻢ سیگنالﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺗﺠﻤﻊ پروﻟﯿﻦ ﻧﺎشی از ﺗﻨﺶ خشکی و ﺷﻮری ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﻨﻈﯿﻢ اﺳﻤﺰی، ﺷﺮکت دارد.

کلسیم ﻧﻘﺶ مهمی در ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺳﻠﻮلی، ﺣﻔﻆ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻏﺸﺎء، ﺗﻨﻈﯿﻢ اﻧﺘﻘﺎل و اﻧﺘﺨﺎب پذﯾﺮی ﯾﻮنی وهمچنین ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی آﻧﺰیمی دﯾﻮاره ﺳﻠﻮلی دارد. ﺟﺬب کلسیم ﺗﻮﺳﻂ گیاﻫﺎن زراعی از ﻃﺮﯾﻖ ﻏﻠﻈﺖ آن در ﻣﺤﻠﻮل ﺧﺎک،pH ﺧﺎک،

 ﻣﯿﺰان کلسیمﺧﺎک وگوﻧﻪﻫﺎی زراعی ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻗﺮار می گیرد. ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﻏﻠﻈﺖ نمک در رﯾﺰوﺳﻔﺮ، کلسیم ﻣﻮرد ﻧﯿﺎز گیاﻫﺎن ﻧﯿﺰ اﻓﺰاﯾﺶ میﯾﺎﺑﺪ. ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻓﻌﻞ و اﻧﻔﻌﺎﻻت ﯾﻮنی، رﺳﻮب و ﻗﺪرت ﯾﻮنی ﺟﺬب کلسیم در ﺧﺎکﻫﺎی ﺷﻮر کاﻫﺶ میﯾﺎﺑﺪ. ﺗﻤﺎمی اﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ کلسیم در ﻣﺤﻠﻮل ﺧﺎک را کاﻫﺶ داده و درﻧﺘﯿﺠﻪ کلسیم ﻗﺎﺑﻞ دﺳﺘﺮس گیاﻫﺎن کاﻫﺶ میﯾﺎﺑﺪ.

ﺷﻮری ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﺎزدارﻧﺪگی ﺗﻮﻟﯿﺪ وکاﻫﺶ رﺷﺪ ﻃﻮلی ﺳﻠﻮلﻫﺎی رﯾﺸﻪای گیاﻫﺎن میﺷﻮد. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖکه اﯾﻦ اﺛﺮ ﺑﺎزدارﻧﺪگی ﺗﺎ ﺣﺪ زﯾﺎدی ﺗﻮﺳﻂ ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻘﺪار کافی ازکلسیم ﺑﻪ گیاه ﺑﻬﺒﻮد میﯾﺎﺑﺪ. ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری، ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻣﻮرﻓﻮﻟﻮژیکی و ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژیکی رﯾﺸﻪ گیاﻫﺎن، ﺟﺬب و اﻧﺘﻘﺎل آب در رﯾﺸﻪ گیاﻫﺎن ﻣﺨﺘﻞ میﺷﻮد. ﺑﺎ ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﺑﻬﯿﻨﻪ از کلسیم از ﺑﺮوز چنین ﺗﻐﯿﯿﺮاتی ﻣﻤﺎﻧﻌﺖ ﺷﺪه وکاﻫﺶ اﯾﺠﺎد ﺷﺪه در ﻫﺪاﯾﺖ ﻫﯿﺪرولیکی رﯾﺸﻪ را ﺑﻬﺒﻮد میﺑﺨﺸﺪ. درﻣﺤﺼﻮﻻت زراعی که ﻣﺴﺘﻌﺪ اﺑﺘﻼ ﺑﻪ آﺳﯿﺐ ﺳﺪﯾﻢ و کلر میﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺣﻔﻆ و ﻋﺮﺿﻪ کافی کلسیم در ﻣﺤﻠﻮل ﺧﺎکﻫﺎی ﺷﻮر ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻬﻢ در کنترل ﺷﺪت ﺳﻤﯿﺖ ﯾﻮنﻫﺎی وﯾژه میﺑﺎﺷﺪ.

ﻣﻨﯿﺰﯾﻢ و گوگرد

ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺪکی ﺑﻪ ﺑﺮرسی اﺛﺮ ﻣﻨﯿﺰﯾﻢ و گوگرد ﺑﺮ ﺗﻌﺪﯾﻞ اﺛﺮات منفی ﻧﺎشی از ﺗﻨﺶ ﺷﻮری پرداﺧﺘﻪ اﺳﺖ. درتحقیقی ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ که ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری ﻣﺼﺮف ﺳﻄﻮح ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻣﻨﯿﺰﯾﻢ، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺟﺬب ﺑﯿﺶﺗﺮ آن ﺗﻮﺳﻂ گیاﻫﺎن میﺷﻮد. در اﯾﻦ پژوﻫﺶ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻫﻢبستگی ﺑﯿﻦ عملکرد داﻧﻪگندم و ﺗﺠﻤﻊ ﻣﻨﯿﺰﯾﻢ در گیاه ﻧﯿﺰ اﺷﺎره ﺷﺪ و گزارشﺷﺪکه در زﻣﺎن کمبود اﯾﻦ ﻋﻨﺼﺮ ﻏﺬایی، ﻣﺼﺮف ﺑﻬﯿﻨﻪآن میﺗﻮاﻧﺪ ﻧﻘﺶ مهمی در اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﻘﺎوﻣﺖ گیاه ﺑﻪ ﺷﻮری اﯾﻔﺎ ﻧﻤﺎﯾﺪ.

همچنین اﻃﻼﻋﺎت در ﻣﻮرد ﺑﺮهمکنش ﻣﻨﯿﺰﯾﻢ و گوگرد ﺑﺎ ﺷﻮری ﻧﯿﺰ ﻣﺤﺪود اﺳﺖ. کلسیم ﺑﻪ ﺷﺪت ﺑﺎ ﻣﻨﯿﺰﯾﻢ در رﻗﺎﺑﺖ اﺳﺖ. از اﯾﻦ رو، وﺟﻮد ﻏﻠﻈﺖ ﺑﺎﻻیی از کلسیم در ﻣﺤﯿﻂ کشت؛ اﻏﻠﺐ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶکلسیم ﺑﺮگ و کاﻫﺶ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﻨﯿﺰﯾﻢ ﺑﺮگ میﺷﻮد. نتایج یک ﺑﺮرسی روی ﺷﺶ ﻣﺤﺼﻮل نشان داد که اﻓﺰاﯾﺶ ﺷﻮری ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎیی ﻏﻠﻈﺖ ﻣﻨﯿﺰﯾﻢ ﺑﺮگ را در گیاه چغندر کاﻫﺶ داده و اﺛﺮ ﺑﺴﯿﺎر اﻧﺪکی ﺑﺮ ﻏﻠﻈﺖ ﻣﻨﯿﺰﯾﻢ در ﺑﺮگﻫﺎی پنج ﻣﺤﺼﻮل دیگر داﺷﺖ.

ﻧﻘﺶ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻏﺬایی کم ﻣﺼﺮف در کاهش ﺧﺴﺎرت ﻧﺎشی از ﺗﻨﺶ ﺷﻮری

ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ دﺳﺘﺮسی ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻏﺬایی کم ﻣﺼﺮف در ﺧﺎکﻫﺎی ﺷﻮر و ﯾﺎ ﺳﺪیمی ﺑﻪ ﺣﻼﻟﯿﺖ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻏﺬایی کم ﻣﺼﺮف، pH  ﺧﺎک و ﻣﺎﻫﯿﺖ ﺳﺎﯾﺖﻫﺎی پیوﻧﺪی ﺑﺮ روی ﺳﻄﻮح ذرات آلی و ﻏﯿﺮآلی بستگی دارد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻧﻮع گوﻧﻪ زراعی و ﺳﻄﺢ ﺷﻮری، ﺑﺎ روشﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوتی میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮ ﻏﻠﻈﺖ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻏﺬایی کم ﻣﺼﺮف در گیاه ﺗﺄﺛﯿﺮگذار ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ، ﺷﻮری، ﻏﻠﻈﺖ منگنز و روی را دراﻧﺪام ﻫﻮایی ﺟﻮ و ﺑﺮﻧﺞ اﻓﺰاﯾﺶ می دﻫﺪ، اﻣﺎ آن را در گیاه ذرت کاﻫﺶ می دﻫﺪ.

در ﻣﻮاردی ﻣﺸﺎﺑﻪ، ﻏﻠﻈﺖ آﻫﻦ در اﻧﺪام ﻫﻮایی ﺑﺮﻧﺞ را اﻓﺰاﯾﺶ و در ﺟﻮ و ذرت کاﻫﺶ می دﻫﺪ. ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻄﺢ ﺷﻮری در زﻣﺎن گرده اﻓﺸﺎنی، ﻏﻠﻈﺖ ﺑﻮر در اﻧﺪام ﻫﻮایی وداﻧﻪ گندم کاﻫﺶ میﯾﺎﺑﺪ. در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺠﺎم ﺷﺪه در ﻣﺤﯿﻂﻫﺎی کشت ﻣﺤﻠﻮل و ﺧﺎک گزارش شده که ﻏﻠﻈﺖ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻏﺬایی کمﻣﺼﺮف که ﺷﺎﻣﻞ منگنز، روی، آﻫﻦ و ﺑﻮر ﺑﻮده، در ﺑﺮگﻫﺎی در ﺣﺎل رﺷﺪ و ﺑﺎﻟﻎ گندم ﺗﺎ ﺣﺪ زﯾﺎدی ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺷﻮری ﻗﺮار نگرﻓﺖ. اگرچه کمبود ﺑﻮر، ﺑﻪ ﺧﺼﻮص در آب و ﻫﻮای ﻣﺮﻃﻮب، گستردهﺗﺮ از ﺳﻤﯿﺖ ﺑﻮر اﺳﺖ. در ﻣﻨﺎﻃﻖ خشک که درآن مشکل ﺷﻮری ﻧﯿﺰ وﺟﻮد دارد، ﺳﻤﯿﺖ ﺑﻮر یک ﻣﺴﺌﻠﻪ نگران کننده اﺳﺖ. ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ دﺳﺘﺮسی ﻋﻨﺎﺻﺮﻏﺬایی کم ﻣﺼﺮف ﺑﺮای گیاﻫﺎن در ﺣﺎل رﺷﺪ در ﺑﺴﺘﺮﻫﺎی ﺷﻮر، ممکن اﺳﺖ اﻓﺰاﯾﺶ، کاﻫﺶ و ﯾﺎ ﺑﺪون ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺑﺎقی ﺑﻤﺎﻧﺪ.

ﻃﺒﻖ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت انجام شده، ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ دﺳﺘﺮسی ﺑﻪ منگنز در گیاﻫﺎن ﺟﻮ در ﺑﺴﺘﺮ ﺧﺎک ﺷﻮر کاﻫﺶ میﯾﺎﺑﺪ و اﻓﺰودن منگنز ﺑﻪ ﻣﺤﯿﻂ رﺷﺪ ﺳﺒﺐ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﻘﺎوﻣﺖ گیاه ﺑﻪ ﺷﻮری و ﺑﻬﺒﻮد رﺷﺪ و عملکرد آن میﺷﻮد. کاﻫﺶ ﺟﺬب منگنز در اﺛﺮ ﺷﻮری در ﻟﻮبیا خشک و ذرت ﻧﯿﺰ گزارش ﺷﺪه اﺳﺖ. همچنین ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪه اﺳﺖ که ﺑﺎ ﺳﺪیمی ﺷﺪن ﻣﺤﯿﻂکشت، اﻣﺎ ﻧﻪ لزوما ﺷﻮر ﺑﻮدن، ﻏﻠﻈﺖ روی در اﻧﺪام ﻫﻮایی اﻏﻠﺐ گیاﻫﺎن کاﻫﺶ میﯾﺎﺑﺪ. ﺷﻮری میﺗﻮاﻧﺪ ﻏﻠﻈﺖ روی را در اﻧﺪام ﻫﻮایی گیاﻫﺎنی از ﺟﻤﻠﻪ در ﻟﻮﺑﯿﺎ خشک و ذرت اﻓﺰاﯾﺶ دﻫﺪ و ﯾﺎ اﺛﺮی ﺑﺮآن ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺗﺤﺖ ﺷﺮاﯾﻂ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری، ﺟﺬب آﻫﻦ ﻧﯿﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ منگنز و روی ﻣﺘﻨﺎﻗﺾ اﺳﺖ. ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺠﺎم ﺷﺪه، ﺷﻮری ﻏﻠﻈﺖ آﻫﻦ در ﺷﺎﺧﺴﺎره ﻧﺨﻮد ﻓﺮنگی را اﻓﺰاﯾﺶ اﻣﺎ ﻏﻠﻈﺖ آن را در ﺳﺎﻗﻪ ذرت وﺟﻮ کاﻫﺶ داده اﺳﺖ.

ﺑﻪ اﺛﺮ ﺷﻮری ﺑﺮ ﺟﺬب ﻣﺲ و ﻣﻮﻟﯿﺒﺪن درگیاﻫﺎن زراعی کمﺗﺮ ﺗﻮﺟﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎتی که ﺑﺮ روی ذرت اﻧﺠﺎم ﺷﺪه، ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺷﺪ که ﺷﻮری ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﻏﻠﻈﺖ ﻣﻮﻟﯿﺒﺪن در گیاﻫﺎن میﺷﻮد. ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎی دیگر ﻣﺤﻘﻘﺎن ﻧﺸﺎن می دﻫﺪ که راﺑﻄﻪای ﺑﯿﻦ ﺳﻄﻮح ﺷﻮری و ﺟﺬب ﻣﻮﻟﯿﺒﺪن در گیاﻫﺎن رﺷﺪ ﯾﺎﻓﺘﻪ در ﻣﺤﻠﻮل کشت وﺟﻮد ﻧﺪارد. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت پژوﻫﺶگران در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺷﻮری ﺑﺮ ﺟﺬب ﻣﺲ ﻧﯿﺰ ﺿﺪ و ﻧﻘﯿﺾ اﺳﺖ. ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺠﺎم ﺷﺪه، ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری، ﻏﻠﻈﺖ ﻣﺲ در ﺑﺮگ و ﺳﺎﻗﻪ ذرت ﻫﻢ در ﺧﺎک و ﻫﻢ در ﻣﺤﯿﻂکشت ﻣﺤﻠﻮل کاﻫﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ، اﻣﺎ ﺷﻮری ﻧﺎشی از کلرﯾﺪ ﺳﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮجهی ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﻣﺲ در ﺑﺮگ گوﺟﻪ ﻓﺮنگی کشت ﺷﺪه در ﺷﺮاﯾﻂ آبکشت اﻓﺰاﯾﺶ داده اﺳﺖ.

ﺑﺮخی از پژوﻫﺶگران ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ که ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺷﻮری ﺑﺮ ﺟﺬب ﺑﻮر در گیاﻫﺎن ﻧﺎچیز اﺳﺖ. ﺑﺎ اﯾﻦ وﺟﻮد، برخی معتقدند که ﻣﺨﻠﻮطی از نمکﻫﺎی ﻣﺤﻠﻮل (ﺳﺪﯾﻢ، کلسیم، کلر و ﺳﻮﻟﻔﺎت) ﻏﻠﻈﺖ ﺑﻮر را در ﺑﺮگ گیاﻫﺎن ﻧﺨﻮد کاﻫﺶ داده اﺳﺖ. همچنین، ﺷﻮری اﺛﺮ منفی ﺳﻄﻮح ﺑﺎﻻی ﺑﻮر در آب آﺑﯿﺎری را اﺻﻼح کرده و از وارد آﻣﺪن ﻓﺸﺎر ﺑﻪ گیاﻫﺎن ﺟﻠﻮگیری میﻧﻤﺎﯾﺪ. ﻏﻠﻈﺖ ﺑﺎﻻی کلسیم در ﺑﺴﺘﺮ رﺷﺪ، ﺑﻪ وﯾژه درﺷﺮاﯾﻂ آهکی، ﺟﺬب ﺑﻮر را کاﻫﺶ می دﻫﺪ و میﺗﻮاﻧﺪ ﺳﺒﺐ کمبود ﺑﻮر ﺷﻮد. ﻧﻘﺶ روی در ﺑﻬﺒﻮد رﺷﺪ گیاه ﺗﺤﺖ ﺷﺮاﯾﻂ خشک، در شکل 2 اراﺋﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ، که ﻧﻘﺶ ﺑﺴﯿﺎری از ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻏﺬایی کم ﻣﺼﺮف در ﺗﻌﺪاد زﯾﺎدی از اﯾﻦ اﺛﺮات اﺷﺎره ﺷﺪه ﻣﺸﺎﺑﻪ اﺳﺖ.

                         

شکل2–ﻧﻘﺶ کلیدی روی در اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﻘﺎوﻣﺖ گیاﻫﺎن در ﺑﺮاﺑﺮ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری (ﺑﺮای اکثر ﻋﻨﺎﺻﺮ
کمﻣﺼﺮف ﺻﺎدق اﺳﺖ)

ﺳﯿﻠﯿﺴﯿﻢ

اﺳﺘﻔﺎده از ﺳﯿﻠﯿﺴﯿﻢ میﺗﻮاﻧﺪ ﺗﺤﻤﻞ ﺑﻪ ﺷﻮری را در ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﺤﺼﻮﻻت کشاورزی ﻣﻬﻢ از ﺟﻤﻠﻪ گندم، جو، ﺑﺮﻧﺞ، ذرت، گوﺟﻪﻓﺮنگی و ﺳﺎﯾﺮ ﻣﺤﺼﻮﻻت کشاورزی، اﻓﺰاﯾﺶدﻫﺪ. یکی از ﻋﻮاملی که در ﺷﺮاﯾﻂ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری ﺑﺎﻋﺚ کاﻫﺶ زﯾﺴﺖ ﺗﻮده گیاﻫﺎن میﺷﻮد و درﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻧﯿﺰ ﺑﻪ آن اﺷﺎره ﺷﺪه اﺳﺖ، ﺗﻮﻟﯿﺪ گوﻧﻪﻫﺎی ﻓﻌﺎل اکسیژن اﺳﺖ. یکی دیگر از ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎیی که ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری ﺧﺴﺎرت دﯾﺪه و ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﻮﻗﻒ ﯾﺎ کاﻫﺶ رﺷﺪ گیاه میﺷﻮد، اﺧﺘﻼل در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻓﺘﻮﺳﻨﺘﺰی و کاﻫﺶ ﻣﺤﺘﻮای رنگداﻧﻪﻫﺎی ﻓﺘﻮﺳﻨﺘﺰی اﺳﺖ. اﺛﺮ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری در اﯾﺠﺎد اﺧﺘﻼل در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻓﺘﻮﺳﻨﺘﺰی ممکن اﺳﺖ ﻧﺎشی از اﺛﺮ  NaCl  بر ﺑﯿﻮﺳﻨﺘﺰ کلروﻓﯿﻞ و ﯾﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ کلروﻓﯿﻼز و همچنین ﺗﺨﺮﯾﺐ ﻏﺸﺎء کلروپلاﺳﺖ و ﺗﯿﻼکوﺋﯿﺪ ﺑﺎﺷﺪ.

ﺳﯿﻠﯿﺴﯿﻢ میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ رﺳﻮب در زﯾﺮ ﻻﯾﻪ کوتیکولی ﺑﺮگ ( ﺑﺎ ﺿﺨﺎﻣﺖ 1/0میکروﻣﺘﺮ) وتشکیل ﻻﯾﻪ دو گاﻧﻪ کوتیکول ﺳﯿﻠﯿﺲ ﺑﻪ ﺿﺨﺎمت  5/2 میکروﻣﺘﺮ و در ﻧﺘﯿﺠﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﺿﺨﺎﻣﺖ ﻻﯾﻪ کوتیکول وﻣﻮم آن، ﺑﺎﻋﺚ کاﻫﺶ ﺗﻌﺮق از ﺳﻄﺢ ﺑﺮگ و پوﺳﺖ گیاهی ﺷﺪه و در ﻧﺘﯿﺠﻪآن ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﺮگ، ﻓﺘﻮﺳﻨﺘﺰ و ﻧﯿﺰ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺎده خشک اﻓﺰاﯾﺶ میﯾﺎﺑﺪ. شکل3 اﺛﺮ ﺳﯿﻠﯿﺴﯿﻢ در کنترل آﺛﺎر ﺗﻨﺶ ﺷﻮری را ﺑﻪ ﺧﻮبی ﻧﺸﺎن می دﻫﺪ.

یکی از اﺛﺮات منفی ﺗﻨﺶ ﺷﻮری در گیاﻫﺎن رﺷﺪ ﻧﺎﻣﺘﻌﺎدل ﺳﯿﺴﺘﻢ رﯾﺸﻪای ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﻧﺪام ﻫﻮایی اﺳﺖ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ رﺷﺪ گیاه ﻣﺤﺪود می گردد. ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری و خشکی، گیاه ﺑﺎ کمبود آب ﻣﻮاﺟﻪ میﺷﻮد، ﻟﺬا در اﯾﻦ ﺷﺮاﯾﻂ گیاه ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺟﺬب ﺑﯿﺶﺗﺮ آب ﺑﺮای اداﻣﻪ ﺑﻘﺎی ﺧﻮد، ﺗﻤﺎم اﻧﺮژی و پتاﻧﺴﯿﻞ ﺧﻮد را ﺻﺮف اﻓﺰاﯾﺶ ﺣﺠﻢ وﺳﻄﺢ رﯾﺸﻪ می کند که در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ کاﻫﺶ ﺷﺪﯾﺪ در رﺷﺪ اﻧﺪام ﻫﻮایی و اﻓﺰاﯾﺶ ﻧﺎﻣﺘﻌﺎدل ﻧﺴﺒﺖ رﯾﺸﻪ ﺑﻪ اﻧﺪام ﻫﻮایی میﺷﻮد و ﺑﻪ ﺗﺒﻊ آن عملکرد گیاه کاﻫﺶ میﯾﺎﺑﺪ.

ﺑﺮ اﺳﺎس اﯾﻦ دﯾﺪگاه، اﻓﺰاﯾﺶ رﺷﺪ رﯾﺸﻪ وقتی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان یک پاراﻣﺘﺮ ﻣﺜﺒﺖ در ﻧﻈﺮ گرﻓﺘﻪ میﺷﻮد که ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ کاﻫﺶ رﺷﺪ اﻧﺪام ﻫﻮایی نگردد و ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻨﺎسبی ﺑﯿﻦ اﯾﻦ دو ﺑﺨﺶ ﺑﺮﻗﺮار ﺑﺎﺷﺪ.گزارﺷﺎت زﯾﺎدی ﺣﺎکی از آن اﺳﺖکه ﻣﺼﺮف ﺳﯿﻠﯿﺴﻢ ﺗﺤﺖ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری و خشکی، رﺷﺪ رﯾﺸﻪ (ﺻﻔﺎت ﻣﻮرﻓﻮﻟﻮژیکی رﯾﺸﻪ از ﻗﺒﯿﻞ ﻗﻄﺮ، ﻣﺴﺎﺣﺖ، ﺣﺠﻢ، وزن خشک رﯾﺸﻪ و ﻃﻮل کل رﯾﺸﻪ) و اﻧﺪام ﻫﻮایی در گیاه گندم را ﺑﻬﺒﻮد میﺑﺨﺸﺪ.

ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺗﻨﺶ خشکی، در ﺗﻨﺶ ﺷﻮری گیاه ﺑﺎ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺑﯿﺶ از ﺣﺪ گوﻧﻪﻫﺎی ﻓﻌﺎل اکسیژن (ROS) باﻋﺚ ﺑﺮوز اﺧﺘﻼل در رﺷﺪ و عملکرد ﻣﺤﺼﻮﻻت میﺷﻮد. ﺗﻮﻟﯿﺪ گوﻧﻪﻫﺎی ﻓﻌﺎل اکسیژن ﻣﺎﻧﻨﺪ پراکسید ﻫﯿﺪروژن، ﺳﻮپراکسید، اکسیژن ﻣﻨﻔﺮد و رادیکال ﻫﯿﺪراکسیل، آنتی اکسیدانﻫﺎ را ﺳﺮکوب کرده و ﺳﯿﺴﺘﻢ دﻓﺎعی گیاﻫﺎن را ﺿﻌﯿﻒ می کند. ﻣﺼﺮف ﺳﯿﻠﯿﺴﯿﻢ در ﻣﺤﻠﻮل ﻏﺬایی ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﯾﺶ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ آﻧﺰﯾﻢﻫﺎی آنتی اکسیدانی ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﻮپراکسیددﯾﺴﻤﻮﺗﺎز و کاﺗﺎﻻز میﺷﻮد و از اﯾﻦ ﻃﺮﯾﻖ میﺗﻮاﻧﺪ آﺳﯿﺐ اکسیداﺗﯿﻮ ﻧﺎشی از ﺗﻨﺶ ﺷﻮری را کاﻫﺶ دﻫﺪ. از ﻃﺮف دیگر، ﺳﯿﻠﯿﺴﯿﻢ ﺑﺎ ﺗﻘﻮﯾﺖ گیاه گندم و ذرت ﺑﺮای ﺗﻮﻟﯿﺪ آنتی اکسیدانﻫﺎ (ﻣﺎﻧﻨﺪ کاﺗﺎﻻز و ﺳﻮپراکسید دﯾﺴﻤﻮﺗﺎز) ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰﯾﺶ ﻣﻘﺎوﻣﺖ آنﻫﺎ ﺑﻪ ﺗﻨﺶﻫﺎی اکسیداﺗﯿﻮ میﺷﻮد.

شکل3-مکاﻧﯿﺴﻢﻫﺎی اﺣﺘﻤﺎلی اﺛﺮ ﺳﯿﻠﺴﯿﻮم ﺑﺮ ﺗﺤﻤﻞ گیاﻫﺎن ﺑﻪ ﺗﻨﺶ ﺷﻮری

منبع مورد استفاده: 

بخشی از نشریه ” مروری بر کارکردهای تخصصی عناصر غذایی در تعدیل آثار تنش های محیطی (تنش خشکی، تنش شوری و تنش دمایی)” . تالیف  موسوی، م.، چراغی، م.، غفاری نژاد, ع. 1401. موسسه تحقیقات خاک وآب.

Facebook
Pinterest
Twitter
LinkedIn

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *